جامعه و اوتیسم
اوتیسم، نه تنها برای افراد مبتلا بلکه برای خانوادهها نیز چالشهای زیادی به وجود میآورد.عدم آشنایی افراد جامعه با اوتیسم و عدم حمایتهای قانونی، این مشکلات را دوبرابر میکند. دراین مقاله، چالشهای پیش رو را در چند سطح: خانواده، آموزش و اشتغال، بررسی خواهیم کرد:
خانواده
خانواده اولین نهادی است که با اوتیسم روبه رو میشود. بسیاری از خانوادههای درگیر با این اختلال، با توجه به این که اوتیسم، درمان ندارد، دچار تشویش و نگرانی میشوند. پدر و مادران همواره این پرسش را دارند که بعد ازما چه کسی ازکودک اوتیسمی ما مراقبت خواهد کرد» و یا «کودک چگونه در جامعهای که افراد با اوتیسم آشنایی ندارند، دوام خواهد آورد»
علی رغم اینکه مراکز کاردرمانی و. برای تقویت افراد اوتیستیک فعالیت دارند، تعداد آنها کافی نیست و حتی بسیاری از مراکز ناشناخته میباشند. با توجه به اینکه بهزیستی، بیماریها و اختلالهای زیادی را تحت پوشش قرار داده، ممکن است تمرکز و نوجه کافی نسبت به کودکان تحت پوشش و خانوادهها نشان داده نشود.
بسیاری از هزینههای گفتاردرمانی و کاردرمانی را خود خانوادهها متقبل میشوند. بسیاری ازآنها در وضعیت مالی مناسبی به سر نمیبرند و باید در وضعیت دشوار اقتصادی، برای کودک خود، هزینههای میلیونی صرف کنند.
سختترین مشکل اوتیسم: عدم ارتباط با محیط و افراد است. چون اوتیسم در بزرگسالی میتواند مشکلات جدی را به وجود بیاورد، در نتیجه تقویت گفتارو رفتار در کودکی بسیار اهمیت دارد. اوتیسم بیشترین تاثیر خود را روی روحیه و سلامت روانی پدر و مادر متمرکز میکند. خانوادههای اوتیستیک نسبت به سایر خانوادهها انرژی بیشتری مصرف کرده وبیشتر در معرض افسردگی، فشارروانی و … هستند. سلامت روانی والدین در سلامت جامعه، تاثیر زیادی خواهد داشت.
آموزش
در حوزه آموزشی، مدارس دولتی از قبول افراد اوتیستیک خودداری میکنند. به عقیده این مدارس، اوتیسم یک استثنا است و افراد مبتلا به آن باید در مدارس استثنایی تحصیل کنند. حتی مدارس استثنایی هم در بسیاری از موارد، از قبول فرد اوتیستیک امتناع میورزند. بسیاری از کودکان طیف اوتیسم تا نوجوانی و حتی بعد از آن نمیتوانند در مدارس حضور داشته باشند. افراد مبتلا به اوتیسم باید در بستر اجتماع با دیگر افراد تعامل داشته باشند؛ هر چه ارتباط اجتماعی بیشتر شود، کودکان نیز مهارت های بسیاری به دست میآورند. آموزش و پرورش نهاد بسیار تأثیر گذاری در حوزه تحصیل و آینده کودکان طیف اوتیسم میباشد. البته در صورت ورود کودکان درگیر با اوتیسم به مدارس، بایستی طرز برخورد با آنها را به سایر دانش آموزان یاد داد.
اشتغال
با وجود وضع قوانینی مانند منشور حقوق شهروندی، حمایت از حقوق معلولان و … ورود طیف اوتیسم و حتی بسیاری از معلولان و بیماران به بازارکار بسیار دشوار است. البته مراکز حمایتی از هنرها و صنایع دستی افراد اوتیستیک حمایت میکنند اما فراگیر نیست. میتوان در مراکز توانبخشی، استعداد کودکان را کشف و آنها را تقویت نمود. در حوزه قانونی باید درکنار وضع قوانین، یک نظارت کارآمد نیز وجود داشته باشد. بسیاری از ارگانهای دولتی و حتی نهاد های کسب و کار، به عمد از پذیرش افراد کم توان در مشاغل و مهارتها امتناع میورزند. جامعه باید بیشتر از قبل پذیرای افراد مبتلا به اختلال یا بیماری باشد.
مطالبی که گفته شد تنها گوشهای از چالشهای زندگی با اوتیسم میباشد. جامعه ایرانی هنوز اوتیسم را نپذیرفته و به همین علت این مشکلات افزایش پیدا میکنند. نه تنها اوتیسم بلکه بسیاری از معلولیتها و بیماریها برای مرم ناشناخته است مثل بیماری پروانهای و …
خانوادههای اوتیسم حتی در معمولیترین روابط روزمره کودک خود مثل احوالپرسی وگشت و گذارو… دچار مشکل میشوند.
برای کاهش چالشهای اوتیسم در جامعه میتوان رهکارهایی پیشنهاد شود:
میتوان انواع اختلال و برخورد با آنها را قبل از ازدواج زوجین مطرح کرد. معرفی این اختلال در مدارس میتواند دانش آموزان راکنجکاو کند. چه بسا دانش آموزان به تحقیق در این زمینه بپردازند. تشکیل انجمنهای علمی دانشجویی نیز از راهکارهای تأثیر گذار است. از نقش خانوادهها در زمینه تربیتی نباید غافل شد. اگر پدران و مادران حس همدلی و همیاری را در کودکان پرورش دهند، بازخوردهای مثبتی در جامعه مشاهده خواهد شد. دستگاه قانونگذاری نیزبه عنوان نهادی قدرتمند باید در کنار مقررات حمایتی، نظارت را نیز افزایش دهد.